مادر هم رفت… مادرم، سالار بود!

 مادرم از نسل سازندگان و آبادکنندگان ایران و آموزگار بود. صدها دانش‌آموز دختر و پسر را سواد آموخت. مادرم زنی آگاه بود. نخستین کتاب‌‌ها را از او هدیه گرفتیم. مادرم زنی مستقل بود. از شانزده سالگی روی پای خود ایستاد و کار کرد و پا به پای پدرمان چرخ زندگی خانواده پرجمعیت ما را گرداند اما نمی گذارند مادر نازنینم را در آرامگاه خانوادگی، در زمینی کوچک، ساده و بدون تأسیسات و تزیینات، در کنار پدرم، برادرم و مادربزرگم به خاک بسپارند. می گویند شما این زمین را از یک بهایی خریدید که فرار کرده و سندی که دارید غیرقانونی است! ادامه

Posted in مقاله | دیدگاه‌ها برای مادر هم رفت… مادرم، سالار بود! بسته هستند

هرگز دهه شصت را فراموش نکنید!

تفکری که ما را به فراموشی دهه  خونین شصت ترغیب می‌کند، همان تفکری است که از یک سو در شکل‌گیری رژیم کشتار و وقوع جنایات پس از انقلاب اسلامی نقش داشته و از سوی دیگر،  این بنیه انحصارطلب و ویرانگر را دارد که مشابه همان جنایات را در جامه نو و به نامی دیگر تکرار کند. همین تفکر است که به جای پیگیری جنایات سیستماتیک، که نه فقط یک امر سیاسی بلکه یک موضوع حقوقی و قضایی است، در کمال بی‌مسئولیتی سیاست «فراموش و ولش کن!» را تبلیغ می‌کند. سیاستی که احمدی‌نژاد نیز درباره جنایات هیتلر به آلمانی‌ها توصیه کرده بود! ادامه

Posted in مقاله | دیدگاه‌ها برای هرگز دهه شصت را فراموش نکنید! بسته هستند

موش، موش زایید!

این تیتر را درباره «پیش نویس لایحه احزاب» از سایت «اخبار روز» به عاریت گرفتم. یک سایت چپ‌گرا به سردبیری ف. تابان که وی را از زمانی که هر دو جوان بودیم و او در نشریه «کار» می‌نوشت می‌شناسم. از یک سو، دولتی که محدوده اختیاراتش از سوی رهبر و نهادهای نظامی و امنیتی تعیین می‌شود، قعطا نمی‌تواند «کوه» باشد تا همان روایت رایج را درباره‌اش به کار برد. از سوی دیگر، این پیش‌نویس «لایحه احزاب» درست مانند پیش‌نویس حقوق شهروندی، حقی فراتر از بی‌حقیِ مندرج در قانون اساسی برای تأسیس و فعالیت احزاب قائل نیست. ادامه

Posted in مقاله | دیدگاه‌ها برای موش، موش زایید! بسته هستند

تازه ترین تهاجم فرهنگی رژیم: وابستگی مدارس به حوزه علمیه

از تأسیس مدارس وابسته به حوزه‌های علمیه تا غصب مدارس موجود، راه و زمان طولانی نبود! از دو سال پیش که مجوز تأسیس مدارس وابسته به حوزه علمیه صادر شد، ده‌ها مدرسه زیر نظر ملایان شیعه که عمدتا دانش‌آموزان لایه‌های فرودست جامعه را به خود جلب می‌کنند، در سراسر ایران تشکیل شد. اینک حوزه‌های علمیه، مدارس دولتی را غصب می‌کنند! این در حالیست که حضور مستمر طلاب و آخوندها در مدارس، سبب نگرانی جدی برخی خانواده‌ها درباره فرزندانشان شده است. ادامه

Posted in مقاله | دیدگاه‌ها برای تازه ترین تهاجم فرهنگی رژیم: وابستگی مدارس به حوزه علمیه بسته هستند

یادِ دامنِ نازک در باد…

کنار پرچین سوخته

دختر

خاموش ایستاده است

و دامن نازکش در باد

تکان می خورد.

خدایا، خدایا

دختران نباید خاموش بمانند

هنگامی که مردان

نومید و خسته

پیر می شوند.

(از ترانه تاریک، احمد شاملو)

 ساری. اوایل دهه‌ی پنجاه. یک بعد از ظهر آبان. هوا هنوز ملایم است. بر لبه‌‌ی حوض کوچک نشسته و با دست راست آب را به هوا می‌پاشد. از بازگشت دانه‌های آب به درون حوض، در تابش نور خورشید، ده‌ها ستاره‌ی ریز درخشان بر کف آبی حوض به رقص در می‌آیند و پس از لحظه‌ای، لرزان، محو می‌شوند. گوشه‌ای از دامن زردِ گلدارش به درون آب لغزیده و پَرپَر می‌زند. از گوشه‌ی چشم آنها را می‌پاید. صدای شُرشُر آب و فواره نمی‌گذارد صحبت‌های آنان را بشنود. کسی اعتنایی به او ندارد. نوجوان است و در شمار نمی‌آید! ادامه

Posted in مقاله | دیدگاه‌ها برای یادِ دامنِ نازک در باد… بسته هستند

قانون اساسی رژیم و حقوق شهروندی دولت: قوز بالا قوز!

ادعا و انتشار پیش‌نویس «حقوق شهروندی» که بیشتر یک قمپز سیاسی و ترفندی برای بیرون آوردن ابتکار حرف و عمل از دست فعالان سیاسی و اجتماعی است، فرصت دیگریست برای نشان دادن تناقض‌های انکارناپذیر نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی‌اش با حقوق بشر و هرگونه حقوق شهروندی. وگرنه با تلاشی که از هر سو برای پایین آوردن سطح مطالبات جامعه در حد ناتوانی‌هایی رژیم صورت می‌گیرد چه لزومی دارد مجموعه‌ای از «حقوق مغفوله» شهروندی را بر «اصول مغفوله» قانون اساسی افزود؟! ادامه

Posted in نوشته نمونه | دیدگاه‌ها برای قانون اساسی رژیم و حقوق شهروندی دولت: قوز بالا قوز! بسته هستند

یک فرصت برای مردم، اما…

مشکل بر سر مردم و امیدی که به یک توافق اتمی پایدار بسته‌اند نیست، بلکه بر سر حیله و فریب رژیم و افراطی‌های موافق و مخالف توافق اتمی است که افراطی‌ترین مخالفان رژیم را در کنار افراطی‌ترین موافقان آن، و برخی مخالفان رژیم را در کنار موافقان آن قرار می‌دهد! مردم نه در آغاز و ادامه و تعمیق فعالیت‌های هسته‌ای نقشی داشته‌اند و نه اینک در این توافق موقت نقشی دارند! اما در نهایی شدنش به گونه‌ای که به سود آنها در داخل تمام شود می‌توانند نقش بازی کنند. توافق اصلی نه در ژنو بلکه در تهران باید به دست آید. ادامه

Posted in مقاله | دیدگاه‌ها برای یک فرصت برای مردم، اما… بسته هستند

در دفاع از همه‌‌‌ی قربانیان رژیمِ کشتار

در تاریخ مقاومت هیچ کشوری، هیچ کس هرگز این گستاخی را نداشته که برای توجیه یک رژیم سرکوبگر، قربانیان آنها را مسبب کشتار خودشان قلمداد کند، مگر از خود آن رژیم! هنوز که ۶۸ سال از سقوط رژیم هیتلر می‌گذرد، جنایتکاران نازی دستگیر و محاکمه می‌شوند. اجرای عدالت عین نقطه پایان نهادن بر چرخه خشونت است. خوشبختانه تاریخِ امروز، امروز نوشته نمی‌شود! چه کسی جز خودشیفتگان دیندار و خودباختگان ایدئولوژیک می‌تواند تاریخ کشتار سیستماتیک و قربانیانش را در زمانی بنویسد که هنوز جریان دارد؟! ادامه

Posted in مقاله | دیدگاه‌ها برای در دفاع از همه‌‌‌ی قربانیان رژیمِ کشتار بسته هستند

کور شوید! کر شوید! جمهوری اسلامی می خواهد سازش کند!

سیاست بدون «سازش» عملا وجود ندارد. نوشیدن جام زهر آتش بس با عراق به سود کشور و مردم و هم چنین رژیم بود. نوشیدن جام زهر اتمی نیز به سود ایران است اما اینکه آیا در عمل به سود رژیم نیز خواهد بود یا نه، باید دید. پس نباید چشم بر ابعاد این سازش که از سوی رژیم مخفی نگاه داشته می‌شود و هم چنین بر شرایط داخلی ایران بست. باید به مردم توضیح داد: این سازش برای شما نیست، برای رژیم است! از همین رو حکومت همه را فرا خوانده تا از آن پشتیبانی کنند! اما این سازش، بدون آنکه رژیم بخواهد، جامعه را نیز به فرصت‌های تازه مجهز می‌کند. ادامه

Posted in مقاله | دیدگاه‌ها برای کور شوید! کر شوید! جمهوری اسلامی می خواهد سازش کند! بسته هستند

از هشدار گذشته است: تابستان ۶۷ در حال تکرار است!

پس از زهر آتش بس خمینی حالا نوبت زهر اتمی خامنه‌ای است. خمینی فرزند خلف فقهای اسلام، خمینی بومِ شوم این مرز و بوم و همان بوفِ کور بود. خامنه‌ای اما یک شبه از حجت‌الاسلامی به عالِم فقیه برکشیده شد. هیچ فکر و رفتاری از او، درست مانند جایگاهش، اصالت ندارد. اگر مانده است، به این دلیل است که جامعه نیز اصالت خود را گم کرده است! امروز دیگر گروه‌های سیاسی ۲۵ سال پیش در دسترس نیستند تا بهای سازش اتمی را بپردازند. بهایی و کُرد و بلوچ و خانواده‌های مذهبی و قومی هستند که اسیر دست رژیم‌اند. در خون اینان به سوی ژنو می‌رانند. ادامه

Posted in نوشته نمونه | دیدگاه‌ها برای از هشدار گذشته است: تابستان ۶۷ در حال تکرار است! بسته هستند